سرویس جهان مشرق- اوایل آوریل بود که جمعی از دیپلماتهای خارجی به وزارت خارجه آمریکا دعوت شدند تا یک هشدار را به پایتختهای متبوع خود منتقل کنند: فریب همکاری اقتصادی با چین را نخورید زیرا از پی آن، سلطه شرق بر غرب در راه است.
محور اصلی این پیام، پروژه بزرگ جاده جدید ابریشم بود که شامل یک راه ریلی و یک راه دریایی از چین تا اروپا است. اما جالب اینجا است این را ابرقدرتی به اروپا ابلاغ میکند که همزمان اروپا و چین را با تعرفههای جدید بر فولاد و آلومینیوم غافلگیر کرد. آیا آمریکا انتظار دارد وقتی خودش چین و اروپا را در یک تیم قرار میدهد، بتواند آنها را از هم جدا کند؟
بیشتر بخوانید:
تأثیرات منفی جنگ تجاری واشنگتن و پکن بر اقتصاد آمریکا
ترامپ: شرکتها در حال تَرک چین به مقصد آمریکا هستند!
آتلانتیک به نقل از یک دیپلمات اروپایی مینویسد «هیچ کس تمایل ندارد با این رویه همراهی کند» حتی اگر باور داشته باشد که چین یک تهدید راهبردی است. این در حالی است که همزمان در پکن، دومین اجلاس راه جدید ابریشم برگزار شد و مهمانهای جدید از اروپا نیز در آن حاضر شدند.
شاید این نشست در وزارت خارجه آمریکا آخرین امید واشینگتن برای همراهکردن اروپاییان علیه پروژههای اقتصادی چین بود. حالا یا باید از بازی سرجمع مثبت علیه چین دست بکشد یا اینکه تهدید جدیدی برای همراهساختن اروپا دست و پا کند، و الا آنچه اکنون میان آمریکا و قاره سبز در جریان است، صرفاً سپریکردن زمان به امید یک تغییر است و دیگر هیچ.
حالا در چنین شرایطی، آمریکا از اروپا میخواهد پروژه دیگری با روسیه را نیز زمین بگذارد: لوله جدید نفت و گاز «نورد استریم ۲». در حالت عادی تصور هر تحلیلگری این است که چنین فشارهایی بر اروپا برای فاصلهگرفتن از چین و روسیه همزمان با اعطای یک یا چند امتیاز بزرگ از سوی آمریکا است، اما از این خبرها نیست. آمریکا تازه اروپاییان را تهدید میکند که سهمشان در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را افزایش بدهند و علاوه بر این اعتبارشان را با خارج شدن از برنامه جامع اقدام مشترک با ایران (برجام) لکهدار کرده است!
سهامدار اصلیِ پروژه «نورد استریم ۲» شرکت روسی گزپروم است اما شرکت آلمانی Wintershall و Uniper، شرکت فرانسوی ENGIE، شرکت اتریشی OMV و شرکت هلندی Royal Dutch Shell با آن همکاری میکنند. این در حالی است که اروپا هنوز بر سر قضیه اوکراین، روسیه را در تحریم قرار داده ولی حالا قبول کرده نه تنها چنین همکاری سودآوری با آن انجام دهد، بلکه حاضر شده لوله جدید، اوکراین را دور بزند. در واقع هدف اصلی روسیه از این پروژه، همین بوده که فشار آمریکا بر اوکراین نتواند جریان انتقال گاز به اروپا را متوقف کند.
اروپا البته چه به بهانه فشار آمریکا و چه از جهاتی با انگیزه مستقل، علاوه بر تداوم تحریم روسیه فشارهایی را بر چین نیز وارد کرده و تعاملاتش را بازبینی میکند: سختگیریهای بیشتر در سرمایهگذاری چین در کشورهای اروپایی، تغییراتی در قوانین مربوط به رقابتپذیری تا مطمئن شود چین به صورت غیرمنصفانه از امتیاز نسبت به سایر سرمایهگذاران برخوردار نخواهد بود و حتی اعلام رسمی مبنی بر اینکه چین یک «رقیب راهبردی» برای اروپا است.
اما اینها چیزی نیست که آمریکا را راضی کند. ترامپ به کمتر از این راضی نمیشود که اروپاییان نیز مانند واشینگتن، هوآوی را تحریم کنند، شرکتهای نفتی و گازی روسیه را نیز، جاده جدید ابریشم را نیز. شاید تصور کنیم اروپا نیز با آمریکا در رویارویی با چین همراستا است و فقط نقش پلیس بد و پلیس خوب را بازی میکنند به این صورت که اروپا به بهانه فشارهای آمریکا از همکاریهایش با چین میکاهد. اما آن روی سکه نیز ممکن است رخ دهد: تحمل اروپا نسبت به فشارهای آمریکا تمام شود و بخاطر منافع مشترکش با چین و روسیه در زمینه همکاری با قدرتهای شرقی با آمریکا به واگرایی روی بیاورد.
آمریکا به گونهای در مورد چین اظهار نظر میکند که گویی یک «تهدید حیاتی» است اما اروپا مانند یک «رقیب بالقوه» به آن نگاه میکند. آمریکا حتی قصد دارد سازمان تجارت جهانی را برای ایجاد فشار بینالمللی بر چین بکار گیرد. بین آنچه اروپا فکر میکند تا آمریکاییان، چندین مرحله فاصله است. چه چیزی قرار است است فاصله را جبران کند؟
منابع
https://www.theatlantic.com/international/archive/2019/06/united-states-needs-europe-against-china/590887
https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2019/04/22/nord-stream-2-a-failed-test-for-eu-unity-and-trans-atlantic-coordination